زیتون

ساخت وبلاگ
باطل گذشت و دولت حق بر دوام ماند   ناکام شد «مجاز» و «حقیقت» به کام ماند     کس را مجال «نیم نفس» نیست وقت مرگ   «جم» رفت و «نیمخورده شرابش» به جام ماند     دشنام بود میوه ی من از درخت «نام»   ای ننگ بر کسی که به امید نام ماند     پنجاه بار، فصل زمستان ز من گذشت   موی مرا نگر که چو برفی به بام ماند!     شور و نشاط و شوق جوانی به باد رفت   مرغی که می شکست قفس را، به دام ماند     سوزیست در دلم که زت زیتون...
ما را در سایت زیتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czeitoon133f بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 28 اسفند 1399 ساعت: 17:36

... دیدار شد میسر و بوس و کنار هم از بخت شکر دارم و از روزگار هم زاهد برو که طالع اگر طالع من است جامم به دست باشد و زلف نگار هم ما عیب کس به مستی و رندی نمی‌کنیم لعل بتان خوش است و می خوشگوار هم ای دل بشارتی دهمت محتسب نماند و از می جهان پر است و بت میگسار هم خاطر به دست تفرقه دادن نه زیرکیست مجموعه‌ای بخواه و صراحی بیار هم آن شد که چشم بد نگران بودی از کمین خصم از میان برفت و سرشک از کنار هم چون زیتون...
ما را در سایت زیتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czeitoon133f بازدید : 181 تاريخ : پنجشنبه 28 اسفند 1399 ساعت: 17:36

... زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم طره را تاب مده تا ندهی بر بادم یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم قد برافراز که از سرو کنی آزادم شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم شهره شهر مشو تا زیتون...
ما را در سایت زیتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czeitoon133f بازدید : 162 تاريخ : پنجشنبه 28 اسفند 1399 ساعت: 17:36

... در سرای مغان رفته بود و آب زده نشسته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده سبوکشان همه در بندگیش بسته کمر ولی ز ترک کله چتر بر سحاب زده شعاع جام و قدح نور ماه پوشیده عذار مغبچگان راه آفتاب زده عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت ز جرعه بر رخ حور و پری گلاب زده ز شور و عربده شاهدان شیرین کار شکر شکسته سمن ریخته رباب زده سلام کردم و با من به روی خن زیتون...
ما را در سایت زیتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czeitoon133f بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 28 اسفند 1399 ساعت: 17:36

تقدیم به نوسینده مهربون وبلاگ روشنای آرامش ... نفست شکفته بادا وترانه ات شنیدم گلِ آفتابگردان!نگهت خجسته بادا وشکفتن تو دیدم گل آفتابگردان!به سَحَر که خفته در باغ، صنوبر و ستارهتو به آب ها سپاری همه صبر و خواب خود راو رَصَد کنی ز هر سو، رهِ آفتاب خود رانه بنفشه داند این راز، نه بید و رازیانهدم همتی شگرف است تو را درین میانه تو همه درین تکاپوکه حضورِ زندگی نیستبه غیر آرزوهاو به راهِ آرزوهاهمه عمرجس زیتون...
ما را در سایت زیتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czeitoon133f بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 28 اسفند 1399 ساعت: 17:36

جنس لبخند تو از ترانه، گریه های تو هم عاشقانه یک نگاهت برایم بهانه، تا فدایت شوم عاشقانه  لحظه اوج دلواپسیها، ای ترک خورده بیکسی ها حرمت کهنه اطلسیها، عطر بیخواب نیلوفرانه رود مشتاق آغوش بازت، آرزوهای دور و درازت آسمان رنگ چادر نمازت، وسعت آبی بیکرانه مثل قایق سواران اروند، موج را از تو باید بپرسند قد اگر خم کنی با دماوند میشوی تازه شانه به شانه لطف سرشار زاینده رودی، تو صعود بدون فرودی از هما زیتون...
ما را در سایت زیتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czeitoon133f بازدید : 264 تاريخ : پنجشنبه 28 اسفند 1399 ساعت: 17:36

... ساقی بیار باده که ماه صیام رفت  / درده قدح که موسم ناموس و نام رفت  / وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم  / عمری که بی حضور صراحی و جام رفت / مستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودی / در عرصه خیال که آمد کدام رفت  / بر بوی آن که جرعه جامت به ما رسد  / در مصطبه دعای تو هر صبح و شام رفت  / دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید  / تا بویی از نسیم می‌اش در مشام رفت  / زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه  / رند از ره زیتون...
ما را در سایت زیتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czeitoon133f بازدید : 144 تاريخ : پنجشنبه 28 اسفند 1399 ساعت: 17:36